٭ ای نام تو بهترین سرآغاز
٭ بیست و هفتمین سال از عمر انقلاب اسلامی آغاز شده است و بیست و شش سال خود عمری است. و اكثر شهدای ما كمتر از این عدد عمر كرده بودند.
٭ هر سال در جشن تولد انقلاب جشنوارههای رنگارنگ هنری برگزار میشود جای شما خالی رفته بودیم یكی از این جشنوارهها با شعار: «تئاتر برای همه»
٭ اولین نمایشی كه توفیق حضور دست داد كاری بود از یكی از قدیمیهای تئاتر. نسل دوم البته. سراسر نقد و ناسزا به هر چه هنر انقلابی و آرمانگرا (و متعهد و غیره. و اینكه مدیریت هنری در جمهوری اسلامی در پی خشكاندن ریشههای هنر واقعی است ـ كه از عشق حرف میزند ـ و ترویج هنر مصنوعی و سفارشی ـ كه از عدالت اجتماعی و ارزشهای موهوم. جالب اینكه بهانهاش هم چخوف بود. یعنی مثلاً نمایش در شوروی استالین میگذشت و بازیگری در حال مستی داشت پته مدیریت فرهنگی كمونیستها را روی آب میریخت و جفا به چخوف و.. .
و تمام حرف این بود كه شما دارید از یك جامعه موهوم و دستنیافتنی حرف میزنید و… همین آقا ـ و برادر سابق البته ـ آنلاین دو ـ سه تا تلهتئاتر در تلویزیون جمهوری اسلامی قرارداد بسته و پول قوطی ودكای دست هنرپیشهاش را هم دارد همین مدیریت هنری جمهوری اسلامی ـ كه به قول ایشان دشمن عشق و هنر و انسانیت میباشد ـ پرداخت میكند.
٭ واقعاً روشنفكرهای ما میتوانند چخوف را برای ناسزا به هنر آرمانگرا مصادره كنند؟ مقاله این شماره را راجع به چخوف بخوانید ومقایسه كنید حال او را با این جماعت.
٭ اگر وقتی شد شاید به تئاتر هم بیشتر بپردازیم.
٭ اگر گروه تئاتر مسلمان سراغ داشتید معرفی كنید كه برویم سراغشان. خیلیهایشان در های و هوی این بزمجهها ـ اگر شهید آوینی این لفظ را برای بعضی از آقایان به كار نبرده بود جرئت نمیكردم بیادبی كنم ـ گم شدهاند.
٭ البته حواستان هست كه مسلمانی داریم تا مسلمانی.
٭ اسلام تا دلتان بخواهد قرائت دارد كه خیلیهایش را امام معرفی كرده است: اسلام سرمایهداری، اسلام التقاطی، اسلام سلطنتی و اسلام مرفهین بیدرد، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان و…
٭ در بعدالتحریرهای قبلی اشاره كرده بودیم به نفوذ فكر و تشكیلات انجمن حجتیه در برخی سازمانها.
بعضی دوستان اعتراض كردند كه چرا طعنه؟ این روش مسلمانی نیست.
حرف حساب دارید درست بزنید. این انجمن حجتیه كجا است كه ما نمیبینیم؟
٭ طرف را فرستادند دنبال جنگل. گفت آنقدر درخت بود كه جنگل را پیدا نكردم.
٭ شنیدیم یكی از حضرات گفته است: ما میدانیم كه راه امام زمان(عج) خیلی دشمن دارد.
٭ اگر قرار به كلمه قصار گفتن باشد ما هم میگوییم، ما میدانیم دشمنی با امام زمان (عج) هم خیلی راه دارد. آنقدر كه حتی نائب امام زمان (عج) را مجبور میكند انجمن حجتیه یعنی بزرگترین شبكه تشكیلاتی كشور ـ كه شاید فقط با حزب توده در برخی مقاطع قابل مقایسه باشد ـ را با فریادهای علویاش زمینگیر كند كه نتوانند به اسم مهدویت اسلام سرمایهداری را ترویج كنند. سخنرانی امام در فردای هفت تیر 60 را بخوانید تا بعد.
٭ در این زمینه ضربه هرگونه مذاكره ، مباحثه، مصاحبه، مناظره و مباهله هستیم.
٭ «راستی» «همشهری جوان» را میبینید؟
شاهكار دیگر فرهنگی شهرداری تهران
در شماره چهارش در مورد یك مسلمان انگلیسی كه در عملیات استشهادی در فلسطین شهید شده نوشته است:
«تعداد جوانان انگلیسی كه فكر میكنند اسلام در خطر است روزبهروز بیشتر میشود. این جوانان طعمه خوبی برای گروههای تروریستی هستند و تروریست شدن سبكی از زندگی مدرن است كه با آنارشی جوانی جور درمیآید»!!
٭ باید هم روی جلد چنین دیدگاهی فلان هنرپیشه بایستد و لبخند بزند به آنهایی كه دارند خودشان را از غیض مدیریت فرهنگی آقایان اصولگرا میكشند.
٭ و اما صدا و سیما. مسئولین محترم نكردند لااقل یك جوابی به سؤالهای رهبری ـ كه در شماره قبل هم خواندید ـ بدهند.
آقا پرسیده بودند «آقایان مسئولان صدا و سیما» واقعاً مردم ما دارند در این تجملّی كه شما نشان میدهید زندگی میكنند؟
این جایزههای چند میلیونی در مسابقههای آبكی چیست؟
بارها گفتهام از این هنرمندهای برجسته متعهد استفاده كنید چرا گوش نمیكنید؟ این قشریگری چیست كه در برنامههای دینی صدا و سیما به راه انداختهاید؟
چرا پول بیتالمال را خرج بزرگ كردن آدمهای بیارزش میكنید؟
كفایت نمیكند كه تجملگرایی را ترویج نكنید. باید تجملگرایی را تخریب كنید!
٭ ما اگر بودیم اگر آب نمیشدیم لااقل یك كمی سرخ میشدیم.
٭ 2 ماه بعد:
٭ فلان مسابقه شبكه 3، جایزه: 3 میلیون تومان.
اولش البته میپرسند سوره الرحمن قلب قرآن است یا عروس قرآن؟ اینهم از دینی شدن برنامهها
٭ تجمل را كه نگو. آقای ضرغامی با خاك یكسانش كرد.
٭راستی بهعنوان یك كار دینی ایران خودرو بین عید قربان و عیدغدیر سمندش را حراج كرده برای امت شهیدپرور. در راستای ترویج ارزشهای عید قربان و عید غدیر. از در و دیوار تلویزیون پیامهای دینی! میریزد حتی در آگهیهای بازرگانی.
٭ گفتم تجمل. در جایی جلسهای بود راجع به تجملگرایی. بحثهای معتنابهی شد و مفصل و جامع و… و سرجمع اینكه مشكل نداشتن تعریف از تجمل و مشخص نبودن شاخصها و… است. یك بندهخدایی درآمد كه «مقام معظم رهبری در 2 سخنرانی در مورد تجملگرایی در مورد مركب آقایان مسئولین فرمودهاند كه پیكان …» «آقا بس كنید این افراطیگریها را. شما میدانید كه شهید بهشتی لباسش خط اتو داشت؟ همین مقام معظم رهبری خودشان هم پیكان سوار نمیشدند. مگر نمیدانید كه ایشان قبل از انقلاب فولكس داشتهاند نه پیكان. تازه ایشان زمان ریاست جمهوری من خودم دیدم كه پیپ میكشیدند. تازه عطر هم میزنند. آنوقت شما افراطیها میخواهید…»
و آن بنده خدا فقط لبخندی زد و توی دلش گفت:
این شعبدهبازهایی كه میتوانند از یك پیپ، سمند و پرشیای دولتی دربیاورند و بیندازند زیر پای رفقایشان چه كارها كه تا به حال نكردهاند و چه كارها كه..
٭ امان از این شعبدهبازها
٭اینها را باید به دكتر برزو بیطرف معرفی كرد.
٭صفحه طنز سوره امیدواریم مثل صفحه طنز نیستان مایه دردسر نشود. شماره قبل را آقای مهدینژاد زحمت كشیده بود و این شماره كار مشتركی است از ایشان و حضرت سعیدی.
٭ گوش شیطان كر، شماره بهمن سوره قرار است بدون تأخیر دستتان برسد. دعا كنید ـ و البته نه فقط دعا ـ كه شمارههای بعدی هم روی روال بیفتد.
برای شماره اسفند ـ فروردین كه شاید چاقتر ـ یا به قول امروزیها فربهتر ـ از شمارههای قبل باشد طرحی داشتید بفرستید یا بتلفنید یا بفكسید.
٭تمام سیاهنماییهای بعدالتحریر این شماره را هم بگذارید به حساب سفیدنمایی. یعنی صفحات خالی. كارهای نكرده ما و شما كه اینهمه میدان دست روشنفكرمآبها و انجمن حجتیهایها و توجیهگرها داده است.
ما هم كار نكنیم سرنوشت محتوممان پیوستن یا استحاله در شدن در یكی از همینها یا حتی در چند تایشان ـ برای بااستعدادترها ـ است.
٭ هر عیبی یعنی عرصه حضوری برای اصلاحگران و هر خلائی یعنی میدانی برای كار.
٭ بیست و شش سال از پیروزی انقلاب گذشت.
ضربالمثلی هست كه میگوید: «انقلابها فرزندان خودشان را میخورند» میشود اضافه كرد: «بعضی انقلابها را هم فرزندانشان میخورند!» خوشا به حال انقلابهایی كه آقازادههای ناخلفشان را پیش از آنكه خورده شوند حسابرسی میكنند.
٭ ما اینجا ایستادهایم كه نگذاریم انقلاب اسلامی را و اسلام انقلابی را بخورند و یك لیوان آب یا ودكا یا ویسكی هم رویش و تازه صلوات هم بفرستند و دعای سفره هم بخوانند.
٭ ما قرار است خار در چشم همه آنهایی باشیم كه مثل استخوان توی گلوی انقلاب گیر كردهاند.
٭ تكبیر
بهمن 83