*
بسمالله الرحمن الرحیم. الحمدلله ربالعالمین. الرحمن الرحیم. مالك یومالدین. ایاك نعبد و ایاك نستعین. اهدنا الصراط المستقیم. صراطالذین انعمت علیهم. غیرالمغضوب علیهم و لاالضالین.
*
این فاتحه را هدیه میكنیم به روح حضرت مددپور كه مرگش هم غفلتزدا بود و نهیبزن.
*
مصاحبه شماره دوازدهاش حالا خواندنیتر است و تأملبرانگیزتر.
*
خصوصاً آنجا كه گفت: من هم به زودی میمیرم. و چند تا عكس بیریش و آستینكوتاه گرفتهام كه جنازهام را از خودشان جا نزنند و معلوم باشد كه من موافق انواع ظلمها و ریاكاریهایی كه به اسم دین میشود نیستم.
*
آن گفتوگو را دوباره بخوانید.
*
و آن بزرگوار البته از بعضی مواضع سوره در دوره جدید گله داشت كه اُمّهاتش در همان مصاحبه بحث شده است.
*
این را گفتم تا حقی از آن استاد ضایع نشده باشد.
□
بعدالتحریر شماره قبلی سوره بعضی دوستان را نگران كرده بود كه «بوی الرحمن میآید»؟ البته بوی الرحمن كه بوی طراوتبخش و امیدآفرین هم هست از تمام اشیاء و اجزاء عالم میتراود.
اما سوره قرار است همچنان بوی مرگ و زندگی بدهد.
*
در بندی از بعدالتحریر شماره قبل اشاره شده بود كه هیچكدام از مسئولان بسیج و سپاه و نهاد نمایندگی و… یكی از دوستان دانشجو كه مسئول یك حوزه بسیج دانشجویی است زنگ زد كه «اتقوالله. چرا ننه من غریبم بازی درمیآورید. مگر ما برای همه پایگاههایمان سوره نخریدیم؟» از ایشان تشكر میكنیم و مخلص همه مسئولان مردمی هم هستیم.
*
همیشه میترسیدم كه سوره هم رنگ و بوی ژورنالیزمی را بگیرد كه در سالهای اخیر بچه حزباللهیها را دچار كرده است.
و بعدالتحریر از آنجاهاست كه بیشتر در معرض لغزش و غلتش به چنین فضایی است. فضایی كه كل ظرفیت فرهنگی و مطبوعاتی انقلاب را در تعارفات یا درگیریهای چند روزنامهنگار یا قلم به دست حرفهای خلاصه میكند.
و حاصل آن میشود كه مخاطب به جای آنكه دغدغه مسائل جبهه فرهنگی انقلاب را داشته باشد آدمها را و درگیریهایشان یا رفاقتها و رقابتهایشان را دنبال میكند و اگر بخواهیم كلاسیكتر حرف بزنیم «شهرت» و «درگیری» بسیار بیشتر از «فراگیری» «مجاورت» و … ارزش پیدا میكند، بهقول ورزشیها حاشیه آدمها از متن مسائل مهمتر میشود. بعداً مفصلش را اگر توفیقی بود خواهم نوشت.
الان اما به بعدالتحریرها نگاه كنید خواهید دید كه از این آفت در امان نمانده است. و اگر مراقبه نداشته باشیم بقیه بخشها را هم دچار خواهد كرد و سوره هم به گعدهای و نه جادهای تبدیل خواهد شد.
*
عرشیان، طراوت، متین، سبز سرخ، یاد ماندگار و… سنگرهایی هستند كه لااقل تحریریه سوره به تازگی از آنها مطلع شدهاند. كارهایی در نوع خود مخلصانه، غنی، امیدآفرین و زنده.
*
و اگر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی چهار تا بیسیمچی داشت و خبرها بهتر و بیشتر منتقل میشد میدیدیم كه چقدر كار و ابتكار در این عرصه زیاد است و ارتباط و تعامل كم.
٭ در شماره قبل در یكی از مطالب تعریفی برای دهنمكی شده بود. تا آنجا كه به سردبیر سوره مربوط میشود صبح دوكوهه اولین نشریهای بود كه بیهیچ منّتی سوره جدید را تبلیغ كرد و ازاین بابت از ایشان متشكریم.
*
دوستان زیادی گله میكنند كه مشترك سوره هستند و مجله دیر (و گاه خیلی دیر) به دستشان میرسد. مشكل گاه به تحریریه گاه به فنی گاه به توزیع و گاه به هر 3 برمیگردد. در هر صورت شرمنده این دوستان عزیز هستیم.
*
مطالب شماره قبل سوره راجع به جشنواره فیلم فجر بازتابهای مختلفی داشت. بعضی حمله كردند. بعضی تعریف كردند. بعضی هم هیچ كاری نكردند.
دوباره هم سراغ سینما خواهیم آمد.
*
خیلی از دوستان استاد نقد شفاهی هستند و نكات خوبی را هم تذكر میدهند. بر این دوستان و خودمان توصیه میكنیم كه آیه مباركه «ن و القم و مایسطرون» را زیاد بخوانند. و بنویسند.
*
و ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم.