شما اینجا هستید   |

شهریور و مهر 82

يا لطيف

سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا

يكي از بندگان صالح خدا مي‌گفت، كه در عرصه هنر مشكل ما فقر تئوريك است. گفتيم ولي كساني مثل شهيد آويني كارهايي كرده‌اند گفت: مي‌دانيد كه شهيد آويني اصلاً معمار بود و شناخت عميقي نسبت به سينما نداشت. گفتم ولي آينه جادو و حكمت سينما و… گفت:‌ خوانده‌ام. چيزي ندارد. ما از لحاظ تئوري در نقطه صفر هستيم گفتيم با همه اين‌ها مثلاً «بچه‌هاي آسمان» … گفت ببين! تاركوفسكي يك شيوه بياني جديد در سينما ايجاد كرد در بين ايراني‌ها هم فقط كيارستمي كمي به اين مرحله نزديك شده ولي مجيدي فقط يك داستان … گفتم: آژانس شيشه‌اي … گفت: آن كه اصلاً حرفش را نزن. يك آدم لات اسلحه گرفته بود دستش مردم را اسير كرده بود آبروي حزب‌الله را هم برد! گفتم «‌زير نور ماه»‌ گفت:‌ ارزش ديدن نداشت. گفتم ديده‌اي‌ و مي‌گويي!‌ گفت:‌ نه اصلاً ارزش ديدن نداشت. ما بايد كار تئوريك بكنيم. از لحاظ تئوريك در نقطه صفر هستيم. من اين را به آقاي مددپور و… هم گفته‌ام.

گفتم: … گفت: ببخشيد اذان مي‌گويند. من بروم كه به نماز برسم. خداحافظي كه مي‌كرد گفت: دو مرتبه اين طرف‌ها آمدي سري به ما بزن!

ولي من فقط به او سازماني كه سالانه ميليون‌ها تومان بودجه فرهنگي هنري‌اش در دست او بود نگاه مي‌كردم.

رفته بودم خمين بچه‌هاي يك مسجد جمع شده بودند و براي 72 شهيد مسجدشان يادواره گرفته بودند. همان جا گروهي ديگر از بچه‌ها را ديدم كه داشتند به طور خودجوش مجله‌اي براي دفاع مقدس راه مي‌انداختند.

نشريه ققنوس كار بچه‌هاي مركز فرهنگي روز الشهدا تازه به دستم رسيده است. سرمقاله‌اش حرف‌هاي جالبي داشت. يكي از مصاحبه‌هايش را در اين شماره كار كرده‌ايم.

گروهي از بچه‌هاي دانشجوي مشهد.

جمعي از بچه‌هاي حزب اللهي كرمان.

اين فهرست پايان ندارد.

پركار اما پراكنده. صفت بسياري از فعالان فرهنگي ما شده است. اين جزيره‌ها در كدام دريا شنا مي‌كند؟ اين سنگر‌ها چه طور جبهه مي‌شوند؟

كسي به اين فكر مي‌كند؟

آقاي رستمعلي از قائم شهر زنگ زد كه دارم يك تك نگاري برايتان كار مي‌كنم. راجع به يك جلسه فرهنگي در قائمشهر. كفاف كي دهد اين بادها به مستي ما. روزي كه هزار تا تك نگاري داشتيم شايد بشود نفس راحتي كشيد. منتظر خبر‌هاي خوشي از اين دست از تمام شهرها و روستاها هستيم.

سوره به بسياري از شهرستان‌ها نمي‌رسد.

به ‌آنجا هم كه مي‌رسد درست توزيع نمي‌شود. آنجا هم كه درست توزيع مي‌شود درست معرفي نمي‌شود و .. مي‌خواهيم توزيع پارتيزاني راه بيندازيم. اگر مردش هستيد با تحريريه تماس بگيريد. فراخوان بالا به برادان منحصر نمي‌شود، خواهران هم مي‌توانند كمك كنند.

صدا و سيما از جمله جاهايي است كه سوره با حساسيت، نقاط مثبت و منفي‌اش را دنبال مي‌كند. در اين چند شماره هم نمونه‌هايش را ديده‌ايد. اگر نكته‌اي به ذهنتان رسيد دريغ نكنيد.

ماجراي ويژه‌نامه دفاع مقدس يا تفكر بسيجي را كماكان دنبال مي‌كنيم. اگر به هفته جنگ نرسيد هفته بسيج منتظرش باشيد.

آقا در ديدار با هيئت دولت گفتند كه مشروعيت هر مسئولي در جمهوري اسلامي به عدلتخواهي است و اگر مديري در هر مسئوليتي آرمان عدالتخواهي را دنبال نكند مشروعيت ندارد. سوره اين «اصل» را در عرصه مسئوليت‌ها و مديريت‌هاي فرهنگي به بحث خواهد گذاشت.

گفتم مديران فرهنگي داغ دلم تازه شد. تا همين الان بيست و هفت بار با دفتر يكي از مديران درجه3 تلويزيون تماس گرفته‌ايم نه مي‌گويد بله نه مي‌گويد نه. و من هنوز دارم ملاحظه مي‌كنم و اسمش را نمي‌برم چرا؟ ‌اين كه خوب است. ميز گرد «‌ هنر و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض» كه قرار بود مطلب «‌يك» سوره چهارم باشد موكول شد به استخاره يكي از دعوت‌كنندگان. تازه چقدر زحمت كشيديم و واسطه تراشيديم و پيگيري كرديم تا حاضر به استخاره شد.

و بالاخره يكي از چند نفر مسئول دفتر ايشان گفت:‌‌ «‌استخاره حاج آقا بد آمده است»  و لابد ما هم بايد نتيجه بگيريم كه اصلاً صلاح در عدم برگزاري ميزگرد بوده است راستي من چرا اسم اين آقا را به شما نمي‌گويم؟ اسم بردنشان خلاف اخلاق است يا اسم نبردنشان؟

سهيل كريمي و سعيد ابوطالب همچنان در چنگ آمريكايي‌هاي طرفدار آزادي اسيرند و ما نيز همچنان سرگرم گفت و گوي تمدن‌هاييم.

فكر مي‌كردم اگر من به جاي آنها بودم الان داشتم چه فكري راجع به دوستان مطبوعاتي و صداسيمايي و مسئولان دولتي و… مي‌كردم؟ چطور است بريزيم چهار تا خبرنگار آن طرفي را كه  تعدادشان هم در تهران كم نيست گروگان بگيريم؟ جدي عرض كردم. به اين پيشنهاد فكر كنيد.

با مسئولان يكي از نهادهاي دلار خوار فرهنگي راجع به خريد سوره مكاتبه كرديم. از وقتي كه نامه ما به ‌آ‌نها رسيد تا جوابش را بفرستند80 روز طول كشيد.

يعني دقيقاً از 8/3/82 تا 28/5/82 جواب دادند كه مي‌توانند حداكثر60 نسخه آن هم «مجاني» از ما قبول كنند. در همين سازمان بودجه‌هايي جا به جا مي‌شود كه…

دلتان نلرزد. كه نمي‌لرزد انقلاب آنقدر نيرو و آ‌دم در كوچه و پس كوچه ايران بزرگ دارد كه لاتعد و لا تحصي.

صبر مي‌خواهد و كار، مهم اين است كه همديگر را پيدا كنيم و كمك كنيم و اميدمان را از دست ندهيم كه نمي‌دهيم. تا وقت تمام نشده ماجراي توزيع پارتيزاني را هم تصحيح و هم تكميل كنم اولاً: توزيع بسيجي، ثانياً: منظور از توزيع بسيجي، بسيج كردن هر قابليت و ظرفيت بالقوه‌اي براي گسترش ارتباط با جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي است. در مورد سوره و بسياري از محصولات فرهنگي انقلاب اسلامي و ظرفيت بالقوه گسترش ارتباط با جبهه فرهنگي مشابه توزيع بسيجي يعني منتظر حضرات نشدن و آستين بالا زدن براي افزايش مخاطب و حتي به قدر يك نسخه. چه بسيار بودجه‌هاي سرگردان در نهاد‌هاي مردمي و دولتي و خصوصي و… كه به اندك تلاش مي‌تواند به جاي خرج شدن در فلان سمينار‌ها يا خريد پفك نمكي و يا… سرانجام عادلانه‌تري بيابند و… راستي اگر مشروعيت هر مديري به عدالتخواهي و تخصيص بهينه منابع باشد، مي‌شود هر كسي را كه حاضر نشد سوره را بخرد فاقد مشروعيت اعلام كنيم؟

صفحه پژواك مال شماست

و جواب‌هاي، هوي است

در اين شماره از افغانستان گرفته تا مصر و فلسطين و مالي و جمهوري آذربايجان مطلب داريم. البته هنوز خيلي مانده كه به آن نگاه منطقه‌اي و جهاني كه در شماره اول حرفش را زديم برسيم.

بعضي فقط تهديد‌ها را جهاني مي‌بينند و نمي‌بينند كه فرصت‌هاي ما هم جهاني هستند. و دنيا پر است از صداهايي كه به صداي ما شبيه است.

مثل اين كه قرار نيست كه دست از سر سرودها برداريم. اين بار كه پرونده‌اش را در كشورهاي عربي هم باز كرده‌ايم. شايد همين طوري تا آفريقا و آمريكاي لاتين و اروپا و …هم برويم.

داستان كم داريم. به دوستان زيادي رو انداختيم و حاصلي نداشت. تخم داستان كوتاه اجتماعي را ملخ خورده و نسلش ور افتاده است. همه يا مشغول رمان نوشتن‌اند يا به  تاريخ پيوسته‌اند و داستان‌هاي تاريخی مي‌نويسند يا دل مشغولي‌هاي عشقي و عرفاني و نوستالوژيك و… دارند.

وگويا در ادبيات داستاني ايران و حتي بين بچه مسلمان‌ها نوبت سوژه‌هايي كه در صف اتوبوس ايستاده‌اند، به اين زودي نخواهد رسيد.

جالب نيست كه هرچه مشكلات اجتماعي بيشتر مي‌شود، پرداختن ادبيات به اين سوژه‌ها كمتر مي‌شود؟ يا شايد بالعكس؟

گزارش مجلات فكري را بخوانيد. براي كساني كه وقت نمي‌كنند مجلات تخصصي و مقالات نظري را ورق بزنند مفيد و براي آنها كه وقت مي‌كنند ضروري است. بايد حواسمان باشد كه قطعه‌هاي پازل فضاي فكري (و بي فكري) كشور چطور كنار هم مي‌نشينند و چه ارتباط و نسبتي با هم برقرار مي‌كنند.

السلام علينا و علي عبادالله الصالحين.

 

 

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی , مقالات سوره
به اشتراک بگذارید : | | |