شما اینجا هستید   |

تیرماه 83

 

√ اين نهمين شماره سوره در دوره جديد بود.

√ دوستان انتقاد مي‌كنند ـ و به حق ـ  كه چرا اين همه فاصله است بين شماره‌هاي ماه‌نامه.

قرار است از تير ماه به بعد منظم‌تر بشويم.

√ درشماره قبل هم گفتم. فرصت تابستان را ازدست ندهيد، چه بسيار آدم‌ها و گروه‌ها و كلاس‌ها و جلسات و اردوها و سمينار‌ها و هزينه‌ها و امكاناتي كه نسبتي با هنر انقلاب پيدا نكرده‌اند.

√ نمايشگاه كتاب امسال پر بود از تابلوهايي با اين مضمون، هر سيگاري 5نفر (يا بيشتر) را سيگاري مي‌كند شما چند نفر را كتاب ‌خوان كرده‌ايد‌؟

√ صفحه شعر سوره را دنبال مي‌كنيد؟ مي‌دانيد قرار است آينده ادبيات فارسي در اين صفحه شكل بگيرد؟

ادعاي گنده‌اي است؟ لااقل بخش مهمي از ادبيات آينده ايران مرهون نام‌هايي است كه توي اين صفحه هست. اگر البته بر اين عهد كه هستند بمانند. محمد مهدي سيار، علي محمد مودب، اميد مهدي نژاد، فاضل نظري، و… حضرات محمد كاظم كاظمي، خراساني و فريد طهماسبي و اصفهاني و … هم كه جاي خود را دارند. و اما بحث خراساني و اصفهاني و… كه در پژواكي در شماره قبل طرح شده بود. اولاً قيام به قسط ربطي به مسقط الرأس ندارد.

ثانياً مهمترين جريانات قاعد و گريزيان از اسلام انقلابي و معتقد به جدايي دين از سياسيت در مشهد بيان گذاري شده و هنوز هم ادامه دارند و تند ترين و حادترين اشكال اسلام انقلابي كه به نتايج اسفناكي هم رسيدند را در اصفهان و قهدريجان و… مي‌شود سراغ گرفت. بنابراين اين طور تقسيم‌بندي‌ها شايد جذابيت ژورناليستي داشته باشند ولي نسبتشان با حقيقت با يك بار مرور اساسي هواداران اسلام عدالتخواه و قرائت‌هاي غير آن در عرصه فكر و هنر و سياست روشن خواهد شد. از سيد محمد بهشتي اصفهاني تا مترتضي مطهري خراساني تا محمد منتظري نجف آبادي تا يوسفعلي ميرشكاك شوش دانيالي تا مازيار بيژني بابلي تا ابراهيم حاتمي كياي آذربايجاني الاصلي تا مجيد مجيدي تهراني تا سيد مرتضي آويني ري شهري تا مصطفي چمران ساوه‌اي تا محمد علي رجايي قزويني تا…، همه جاي ايران سراي من است.

√ و اما در مورد افتادن سوره به چاه ژورناليسم لعنتي، “ما ابرء، نفسي” و مطمناً همين تذكر‌ها و نهی از منکر‌ها و نقد‌ها و حتي تخطئه‌ها از نيازهاي جدي نشرياتي مثل سوره است كه مشي انتقادي و آسيب شناسانه را برگزيده‌اند و به قول آن« دوستمان به همه گير مي‌دهند.

√ در اين شماره مطلبي هست راجع به صدا و سيما. يكي از مطالب هم كه از اينها پر و پيمان‌تر بود نرسيد. ميز گردي با حضور حجه الاسلام سيد عباس نبوي، محمد صادق كوشكي، سعيد ابوطالب، سيد عبد الجواد موسوي و … در دانشگاه صنعتي شريف. ان شاء الله در شماره‌هاي آينده منتظرش باشيد.

√ حسين موسوي غزل‌سراي نوآور معاصر در گذشت. در شماره خرداد و تير پارسال گفت و گويي با او داشتيم در زمينه ادبيات مردمي كه لابد يادتان هست. خيلي‌هاي ديگر هم هستند كه مرگ منتظر نمي‌ماند تا اول ما سراغشان برويم.

مرحوم ضابط را شايد خيلي از بچه بسيجي‌ها بشناسد. مسئول گروه تفحص در سيره شهدا سوره حتي قرار مصاحبه هم گذاشته بود كه اجل مهلت نداد و دم دست‌تر از او سيد حسن حسيني كه بسيار حرف‌ها مي‌شد از او شيد و عمرش وفا نكرد. نويسنده “من او” گفته بود اولين بار كه حسن حسيني را ديدم بهانه صحبتمان مصاحبه‌اي بود كه از من در سوره شماره اول خوانده بود. راجع به حسيني و آثارش حرف‌هايي مانده است براي شماره‌هاي بعدي سوره.

√ خیلي‌هاي ديگر هم سوره را مي‌بينند. ولي تعدادشان خيلي كمتر از آنهايي است كه نمي‌بينند.

√ يك بار ديگر هم گفته‌ام و باز تكرار مي‌كنم.

سوره داستان كم  دارد. داستان كوتاه اجتماعي ـ سياسي‌ ـ انتقادي دستتان رسيد دريغ نكنيد.

√ يكي از دوستان مي‌گفت به خاطر زلزله در بم بودجه بعضي نهادهاي فرهنگي نصف و كمتر شده است. زلزله عجب اثراتي دارد و از جمه شعرهايي كه شاعران در حواشيش گفته‌اند و بعضي‌هايش را در اين شماره خوانديد.

√ راجع به مارمولك هم، مطالبي داريم كه اولينش را در اين شماره مي‌خوانيد. مارمولك نه به عنوان يك فيلم كه به عنوان يك پديده فرهنگي بايد از جنبه‌هاي مختلفي بررسي شود. به آنها هم كه نظرشان زيادي منفي يا مثبت است توصيه مي‌كنم گزارش شماره آينده سوره راجع به مارمولك را حتماً ببينند شايد نظرشان تأييد شد.

√ شايد هم نشد.

√ بعدالتحرير شماره قبل را در بغداد نوشتم. در شماره‌هاي بعدي منتظر دستاوردهاي سفر عراق هم باشيد. احتمالاً با بعضي چيزهايي كه امروز درباره اوضاع عراق به گوشتان مي‌خورد فرق‌هايي داشته باشد اساسي.

√ داشت يادم مي‌رفت. يكي از دوستان، سردبير يكي از مجلات یکی از نهادهاست. می‌گفت داستانی انتخاب كرده بودم از يكي از نويسندگان مشهور كه صدها هزار جلد از كتاب‌هايش را بچه حزب اللهي‌ها خوانده‌اند. عكسش، را هم دادم كه كنار داستان چاپ بشود. مجله كه در آمد نه داستان بود نه عكس، پرسيدم چرا؟ گفتند فلاني (مقام بالا) گفته است مجله اين نهاد مقدس و ترويج آدم‌هايي كه ريش ندارند؟!

√ يك نهاد مقدس ديگر هم به نام موسسه فرهنگي هنري حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها مجله‌اي منتشر مي‌كند به نام دختران. كه در شماره‌هاي قبل هم معرفي‌اش كرديم. تيتر يك آخرين شماره اين مجله اين است:

بكشم و خوشگلم كن. اين آخرين دستاورد بزرگواران طرفدار نظريه “جذب” است. البته تا چند روز پيش.

√ مدير مسئول اين مجله همسر بالاترين مسئول يكي از نهادهاي انقلابي است. همان نهادي كه در بند قبلي‌ اشاره‌اي بهش شد.

√ جايتان خالي رفته بوديم يك سمينار حسابي در شمال. گر حكم شود كه مست گيرند… √ شايد بهتر بود مي‌نوشتم « واعظان كاين جلوه بر محراب و منبر مي‌كنند…

√ يكي از دوستان سالهاست كه معلم است در روستا. چند روز پيش مي‌گفت يكي از دهاتي‌ها آمد كه بيا ضامن شو وام بگيرم.  با اینکه ضامن شدن در چنين شرايطي ـ او مي‌گفت ـ خيلي ريسك دارد ولي به خاطر ثوابش و اين كه درد بي‌درمان اين بنده محتاج خدا دوا شود قبول كردم و … چند وقت بعد پرسيدم راستي مشكلت حل شد؟‌ گفت:‌ بله مي‌خواستم ويدئوCD  برای بچه‌ها بخرم پولم کم بود! و می‌گفت که لابد ملتفت هستید که ویدئوCD را آنهاها برای تماشای CD های توبه نصوح و آژانس شيشه‌ و … نمي‌خرند.

و حرفهايي گفت از بعضي فسادها و فقرها و بيكاري‌ها كه نقلش احتمالاً مصداق تشويش اذهان عمومي و مخالفت با مصلاح نظام باشد.

√ اجمالاً اينكه: ما كه بچه بالا شهريم ولي اگر در بين خوانندگان سوره كساني هستند كه نظر دوست ما را در مورد ضرورت توجه و حساسيت نسبت به وضع فرهنگي ـ‌ اقتصادي روستاها كه نوعاً مهجور و مغفولند؛ قبول دارد خودش آستين بالا بزند و ما را هم راهنمايي كند كه در سوره چكار مي‌توانيم بكنيم.

√ جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي. اين تركيب را اگر صبح و ظهر و شب لااقل روزي يك بار براي خودتان زمزمه كنيد. خيلي اتفاقات خواهد افتاد. و خيلي دردها درمان خواهد شد.

√ چو درد در تو نبيند كه را دوا بكند؟!

√ خداحافظ تا شماره 10.

 

 

 

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی , مقالات سوره
به اشتراک بگذارید : | | |