شما اینجا هستید   |

    عمومی : درفرهنگ، نشانه گذاری کنید|سخنرانی درنشست فتنه وفرصتهای رویش انقلاب اسلامی

خاطراتتان را از کلاسهای اساتید سکولار بنویسید

سر تا پای نظام جمهوری اسلامی را به فحش می گیرند، کسی هم جرات ندارد به این اساتید حرفی بزند. بعد می گویند جمهوری اسلامی خفقان است. راه حل کاربردی اش هم اینست.می شود خاطراتتان را از کلاسهای اساتید لائیک جمع آوری کنید. کار خوبی می شود. یک نفر شروع کند کار می گیرد. اصلا یک مشکل ما این است که در فضای آموزش عالی صدای ما به بیرون نمی رسد.این صدا را برسانید.

در حوادث پارسال نخبگان و روشنفکران عوام بودنشان را فریاد کردند. گافی که در جریان فتنه اخیر جریان روشنفکری داد، در صد سال اخیر بی سابقه بود. هیچ وقت به این وضوح جریان روشنفکری در مقابل مردم صف نکشید.راجع به فتنه باید مستند ساخته شود. آقا گفته اند.

استفاده از فرصتهایی که فتنه بوجود آورد، یک اصل عقلی است

گفته اند دلیل اینکه آقا روی فتنه تاکید می کنند چیست؟ مطمئنا جریان ادامه دار است. چهره ها ممکن است سوخته باشند و چهره های جدید و ریزش های جدید بیایند روی کار، اما فتنه تمام شدنی نیست. انقلاب هیچ وقت بی مسئله نبوده فقط در بعضی موارد وضوحش زیاد شده. تحلیل خاصی هم نمی خواهد داشته باشیم. خیلی واضح است. زخم خورده ها ول کن ماجرا نیستند.ابزار هم دارند و دارند می سازند.

در فتنه یک جنبه تهدیدی دارد و یک جنبه فرصتی دارد. تا حالا هیچ فرصتی به این وضوح و گستردگی برای تیر خلاص زدن به جریان های فاسد در تاریخ معاصر نداشته ایم.

تقابل اینها با جمهوریت نظام، مقابله با تساوی یک با یک. فشارآوردن بر نهادهای دینی برای از کار انداختن نهادهای جمهوریتی نظام.هیچ شعاری هم نبود که عمل برخلافش نکنند. عقلانیتشان به داماد لرستان رسید، خط امامشان به نه غزه نه لبنان رسید، ادبشان به فحاشی رسید، دم زدن از اسلامشان به ماجرای عاشورا رسید و…

تکیه زیاد آقا روی فتنه شاید در سخنرانی های قم آقا بیشتر مشهود شد و پرداخته شد. اگر نقلی هم نگاه نکنیم، عقل هم همین را حکم می کند. واضح است که باید رسوایشان کنیم اینها را. نباید اجازه داد چهره خودشان را بازسازی کنند و چهره موجه به خودشان بگیرند. خیلی پیچیده نیست. البته نباید صرفا در همین قضیه بمانیم. بقیه مباحثمان را هم مطرحکنیم. مثلا الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی. اینها و این موضوعات با هم تزاحم ندارند.

نترسید

روش هم برای عینی تر راهکار دادن این است که فکر کنید این گاف هایی که آنها داده اند را، اگر ما داده بودیم، آنها چه می کردند.آن کارها را بکنید. اگر ما می خواستیم انتخابات ۴۰ میلیونی را ابطال کنیم، چه می کردند؟ خیلی در این قضیه داریم بزرگواری و به تعبیر دیگر بی عرضگی نشان می دهیم. آنها روی خیلی زیادی دارند و همت. ما هم همتمان کم است و هم خجالت می کشیم. استاد شما را در روز روشن می کشند، ککمان نمی گزد، اگر یک استاد آن طرفی را فقط بازداشت می کردند، ببینید چکار می کردند آنها.شب شعر بگذارید در تجلیلش. اسم کلاس را به نامش کنید.

گفته اند آنها امکانات دارند و می توانند دروغ هم بگویند اما ما نمی توانیم! اتفاقا این دروغگویی شان فرصت هست. اگر دروغ می گویند، ان الباطل کان ذهوقا. ممکن است اولش بترسید در مقابل آمار دروغ و… اما کم کم یاد می گیرید دیگر.

نترسید از اینها و از این ماجراها. از این مدلها از همان اول انقلاب هم داشته ایم.

شما منتظر نباشید آنها مسئله مطرح کنند و جواب بدهید.همت یعنی همین. شما باید مسئله طرح کنی. توی کلیشه ها گیر نکنید فقط. فقط قرار نیست تریبون آزاد بگذارید. سخنرانی بگذارید مثلا شهردار جیرفت را بیاورید. عضو شورای ده جندابه بیاید صحبت کند. جنس حرف شما باید متفاوت باشد که هست. گفتمان تان را در عرصه تخصصی مطرح کنید. فقر و فساد و تبعیض در کشاورزی در صنعت و..

اگر ما توان طرح مسئله جدید نداشته باشیم، آنها حمله می کنند واقعا. ما حمله نمی کنیم، آنها حمله می کنند. از همه چیز ابتکار را یاد بگیریم و طرح کنید مسائلتان را. نترسید.

در فرهنگ، نشانه گذاری کنید

فرهنگ سازی یعنی ساختن تجربیات مشترک حسی و ذهنی.

نشانه گذاری کنید برای مردم. راجع به هر سوژه ای که می خواهید کار کنید، با ذهن خالی نمی شود، نشانه گذاری کنید حتما. مثلا برای امر به معروف و نهی از منکر را کار کنید. کاری کنید که حداقل تیترهای خطبه منای امام حسین را در ذهن ۳۰ درصد دانشجوها جا بیندازید. اول باید ستون بزنید و بعد سقف را روی آن بنا کنید.

ریلکس و راحت هم کار کنید و برنامه داشته باشید. به اندازه وسعتان بکوشید. در عین اینکه فعال هستید و همت دارید.

امر به معروف و نهی از منکر اسمش رویش هست. معروف یعنی چیزی که همه می گویند خوب است. منکر یعنی چیزی که همه می گویند بد است. اما یکی از مینایی ترین اصول اسلام است. چون اگر چیزی را که همه معتقدند خوب است، امر به آن نشود کم کم منکر می شود.

دغدغه جذب نداشته باشید. خودتان عدالتخواه باشید، بقیه عدالتخواه می شوند. وقتی حرف جدی برای گفتن ندارید و ابتکار در عمل ندارید، خوب بچه ها جذب چی بشوند؟

هر چه آرمان در وجودتان عمیق تر شود، راه هم بروید، جذب می شوند. البته صادق باشید. کاربردی ترین توصیه: به میزان صداقتتان تاثیر می گذارید. یک هسته دو سه نفره قوی که کار کیفی کند درست کنید. کیفیت، کمیت می آورد. اخلاص و آرمان باشد، توان می آید بعدش. برای مطالعه تان هم شهید مطهری و آقا را بخوانید کفایت می کند. خیلی از سخنرانی های آقا را به عنوان اثر فکری می توان خواند نه خطابه سیاسی.

گاهی بعضی از معارف، مقدمه اش عمل است. یعنی شرط اعطای معرفت، داشتن عمل است. به فکر مقدمات غیر علمی معرفت هم باشید و توجه کنید. ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین. هدایت مال متقین است. اهل انفاق نباشی، هرچه قرآن بخوانی هدایت نمی شوی. و لایزید الظالمین الا خسارا. نمونه اش اساتیدی بودند که به ما جریان شناسی و ولایت فقیه درس دادند و در جریان فتنه گند زدند. آقا هم در جمع خبرگان رابطه شجاعت و بصیرت را مطرح کردند. از غیر خدا اگر ترسیدی، فهم شما بسته می شود! نترسیدن از غیر خدا هم شرط فهم است هم شرط ابلاغ.

خودتان را در میدان جنگ نرم ببینید

حواستان باشد با دانشجوی دانشگاه خیلی فاصله ندارید. مثلا بگویید مرگ بر فساد اقتصادی. همه می فهمند.حتما به حرف خودتان ایمان ندارید که نمی توانید گفتمانش را مطرح کنید وگرنه همه می فهمند چه می گویید.

ضمن اینکه عدالتخواهی صرفا گیر دادن به فلان مسئول نیست. یک بحث جدی اش توجه به فرصتهاست. هر چیزی ضریب خودش را باید بگیرد.کارهای مثبتی که انجام می شود اصلا به فضای دانشگاه وارد نمی شود گاهی اوقات. مثل سفرهای استانی. هشتاد تا سفر استانی برود یک دولت!بی سابقه است در جهان این واقعه. اینها دستاوردهای عینی ماست. در همان حد خودش هم نمی توانیم مطرح کنیم. دلیل عمده این رفتارهایمان هم این است که ۱۰-۱۵ سال در فضای اپوزسیونی رشد کرده ایم. هنوز در همان دوران گیر کرده ایم. آنها ۲۰ میلیون رای می آورند، ما شبهه ولایت فقیه مطرح می کنیم، ما ۲۵ میلیون رای می آوریم، باز هم شبهه ولایت فقیه جواب می دهیم. تحجر همین است دیگر.به عنوان نخبگان عدالتخواه در این عرصه باید خط شکن باشید. یک روز را هم نباید از دست داد. کار خودتان را بکنید. نمی خواهد پز روشنفکری بدهید که بگویید خوب نمی شود که همه اش را ما حرف بزنیم. نه! حرفتان را بزنید.

خودتان را امتداد جریانی بدانید که زبان و تریبون ندارد. در مقابل چهار تا بچه پررو اگر فقط خودتان را ببینید، ممکن است منفعل شوید، خودتان را نماینده این جریان حقی ببینید که دیده نمی شود. در میدان جنگ نرم ببینید خودتان را. مشکل عمده در انگیزه هایمان است، نه توانمان.

 

 

* سخنرانی در نشست دوروزه “فتنه و فرصت های رویش انقلاب اسلامی” جنبش عدالتخواه دانشجویی، سالن کوثر، پنج شنبه 18 آذر 1389

 

 

 

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی
به اشتراک بگذارید : | | |