شما اینجا هستید   |

    عمومی : باید نهضت خاطره نویسی در ادبیات به راه بیندازیم | سخنرانی در مراسم بزرگداشت ادبیات داستانی انقلاب اسلامی

درست در ميانه مردادماه سال قبل، سيد محمود گلابدره‌اي درگذشت. اگر يك روز قبل از آن نه از مردم عادي، كه حتي اگر از عموم كتاب‌خوان‌ها هم مي‌پرسيدي محمود گلابدره‌اي را مي‌شناسيد، جوابشان منفي بود. اما يك روز بعد خيلي‌ها با خواندن خبر درگذشت نويسنده «لحظه‌هاي انقلاب» تازه كم‌كم فهميدند او كسي بوده است كه اولين اثر ادبي را درباره انقلاب اسلامي خلق كرده است.

چند روز بعد كه كم‌كم گوشه‌هايي از زندگي او در سايت‌ها منتشر مي‌شد كنجكاوي‌ها براي شناختش بالا مي‌گرفت. كسي كه همسر خارجي داشته است، در غرب تحصيلات آكادميك داشته، به آمريكا رفته و آنجا را گشته است، به ايران برگشته و مدتي در يك غار زندگي كرده است و… همه اينها از گلابدره‌اي شخصيتي مرموز مي‌ساخت كه شبيه هيچ كس نبود.

اما بعد از يكسال كه از مرگ او مي‌گذرد هنوز گلابدره‌اي فهميده نشده است. اينكه چرا او آمريكا را رها مي‌كند و مي‌آيد ايران و خيلي چراهاي ديگر. در اين يكسال اطلاعات مختلفي از او منتشر شده است اما هنوز هم فهم چرايي انتخاب‌هاي او آسان نيست. شايد اولين برنامه شب ادبيات انقلاب كه سه شنبه 29 مرداد در نخلستان اوج و با حضور چند چهره فرهنگي از جمله صادق كرميار و وحيد جليلي و با عنوان «قدم‌هاي استوار» برگزار شد، كمكي بود به فهم همين موضوع؛ البته با نكات خواندني ديگر.

گفت مگر به نويسنده‌ها هم از اين چيزها مي‌دهند؟!

نويسنده كتاب درخور تحسين «ناميرا» اولين كسي بود كه در اين برنامه سخنراني كرد. صادق كرميار در ابتداي سخنانش ماجراي برگشتن گلابدره‌اي به ايران و وضعيتش را چنين شرح داد:

سال‌ها پیش من مسئول باشگاه هنرمندان و نویسندگان شهرداری بودم و ساختمان خوبی در اقدسیه به ما داده بودند که محل پاتوق نویسندگان و هنرمندانش کرده بودیم. این همان خانه‌ای بود که گفته می‌شد آقای الویری بعدها در آن ساکن بوده و احمدی‌نژاد هم از آن برای ساخت فیلم انتخاباتی‌اش استفاده کرد. روزی از طبقه پایین باشگاه صدایی بلند شد. وقتی پرس‌وجو کردم، گفتند فردی به نام گلابدره‌ای آمده است. با او همکلام شدم و گفت: شماها در قصر هستید که! مگر در ایران چنین جایی هم به نویسنده‌ها می‌دهند؟

کرمیار ادامه داد: بعد از آن جلسه معارفه، محمود هر روز از صبح تا شب آنجا بود و انگار انرژی زیادی درونش بود که می‌خواست تخلیه‌اش کند، اما خیلی‌ها حوصله او را نداشتند. خودش می‌گفت در آمریکا که بوده به محل کنگره نویسندگان آمریکا رفت و خیلی با عزت و احترام تحویلش گرفته بودند و یک هفته‌ای در آن سمینار از او پذیرایی کردند؛ بی‌آنکه از او بخواهند ثابت کند نویسنده‌ است. بعد از سمینار نیز با گروهی از شرکت‌کنندگان رفته بوده جلوی کاخ سفید و علیه کارتر و بوش سخنرانی کرده و بد و بیراه گفته بی‌آنکه کسی به او کاری داشته باشد.

نویسنده رمان «نامیرا» افزود: گلابدره‌ای به گفته خود با خواست مهدی فریدزاده مبنی بر اینکه ایران به او نیاز دارد، اواخر دهه 70 به ایران بازگشت، اما به گفته خودش وقتی به ایران رسید فهمید که انگار کسی اینجا منتظرش نبوده است و می‌گفت مجبور شده مدتی در غار زندگی کند و بعد هم خانه‌ای در ته گلابدره به او دادند. حتی در زمان زندگی کرایه ماشین نداشت که بدهد و برود فرهنگسراها برای تدریس.

شايد بخاطر شهداي گمنام بود…

محمود جوانبخت يكي ديگر از نويسنده‌هاي كشورمان در اين برنامه درباره گلابدره‌اي گفت:  گلابدره‌ای فرد خاصی بود. روح آزادگی داشت و به هیچ جایی تعلق نداشت و بعد از انقلاب با توجه به ارتباطاتی که داشت می‌توانست مسئولیت‌هایی بگیرد اما گلابدره‌ای این کار را نکرد. وی هیچگاه تملق نکرد و توانست آن‌گونه که می‌خواهد زندگی کند. در حال حاضران نویسندگان تا حدی به اطرافیان توجه می‌کنند و در حال محاسبه حواشی هستند اما این موضوع در مورد گلابدره‌ای وجود نداشت.

جهانگير خسروشاهي هم در اين برنامه سخنراني كرد و گفت: به نظر من انگار به ادبیات داستانی انقلاب ظلم بزرگی از طرف فردی قائل شده است که نمی‌شود پیدایش کرد. جهانی شدن انقلاب روالی دارد، اما معلوم نیست که کدام فرد غایب جلوی این روال را می‌گیرد و من به جد از تصمیم‌گیران فرهنگ گلایه داریم که نمی‌بینند اگر دانشور سفر به آمریکایش را نداشت، شاید سووشون خلق نمی‌شد و اگر آل احمد آن همه سیر و سفر نمی‌کرد، امروز خسی در میقات نداشتیم.

وی افزود: مرحوم آقای فردی را باید 10 سال پیش از این تجلیل می‌کردیم؛ گلابدره‌ای را هم همینطور. یادم هست که یک روز او را در حوالی میدان فاطمی و به حالت بیماری پیدا کردم. کتابی از کیفش درآورد که یک فصل از لحظه‌های انقلاب در آن مجزا چاپ شده بود و مقداری از شرح حالش را در صفحه اولش نوشت و به من داد. حال سئوالم این است که «لحظه‌های انقلاب» را چند نفر خوانده‌اند؟ قلم او در خیلی جاها از خیلی قلم‌های دیگر کم ندارد. مانند یک حدیث ماندگار از یک اتفاق مهم است. ضربه دستش محکم است و به نظر من شعار و شعور با یکدیگر است. قلم گلابدر‌ه‌ای چیزی نیست جز احترام و انگیزش و خواست یک ملت و نمی‌دانم چرا به آن توجه نمی‌شود.

خسروشاهی تاکید کرد: گلابدره‌ای با همه توضیحاتی که گفته شد از غرب آمد و در ایران ماند. این به معنی عدم تشخیص نیست، ولی نمی‌دانیم برای چه ماند شاید به خاطر قطعات شهدای گمنامی که می‌خواست جایی در کنار آنها داشته باشد.

 

 وقتي رهبر انقلاب به ويكتور هوگو مي‌گويند حكيم، يعني مي‌شود

وحيد جليلي يكي ديگر از سخنرانان اين مراسم بود. او درباره مهمترين كتاب گلابدره‌اي، لحظه‌هاي انقلاب گفت: گلابدره‌ای در خاطرات انقلاب تلاش کرده استبه فضای انقلاب نزدیک شود که این تلاش باعث جذابیت متن کتاب شده است. ادبیات انقلاب اسلامی در گام اول باید به واقعیت انقلاب اسلامی و جامعه انقلاب نزدیک شود. اگر ما در گام اول شکست بخوریم نمی توانیم در گام‌های بعدی موفق باشیم. به نظر من ضعف ادبیات انقلاب به خاطر ضعف نویسنده‌ها است.

 

در شبي كه اكثر سخنرانان مديران فرهنگي را با شمشير نقد نوازش كردند، جليلي سوزني هم به نويسندگان زد. كسي كه خود يد طولايي در جوالدوز زدن به مديران دارد گفت: این ضعف به نظر من ناشی از عقب‌ماندگی نویسندگانمان است. نمی‌شود گفت که رمان ظرفیت بیان معنویت و حکمت انقلاب را ندارد. وقتی مقام معظم رهبری از نویسنده مانند ویکتور هوگو که در قلب لیبرالیزم فرانسه رشد می‌کند با عنوان حکیم یاد می‌کند، دیگر نمی‌توان پذیرفت که رمان قابلیت بیان معنویت انقلاب را ندارد. این حرف‌ها فقط برای محافل روشنفکری به درد می‌خورد.

وی تاکید کرد: در 30 سال اخیر برگ برنده ما دفاع مقدس بوده چون به ذهنمان رسید، باید روی آن کار کنیم و البته کارهای زیادی هم روی آن مانده است. اما آیا انقلاب اسلامی فقط جنگ را داشته است؟ نه، فعالیت‌هایی مانند جهاد سازندگی و یا نهضت سوادآموزی و ده‌ها هزار هسته فرهنگی هم هست که باید درباره آنها کار کنیم.

جلیلی ادامه داد: ما امروز یک ادبیات ارتجاعی با عنوان نگاه انسانی به جنگ داریم که می‌گوید امتیازات و تمایزات جنگ و انقلاب اسلامی را نادیده بگیر و تنها اشتراکات آنها را با سایر ادبیات‌های مرتبط در دنیا مدنظر داشته باش. این جفا به انقلاب ماست چرا که جهان امروز نیاز به شناختن وجه تمایز انقلاب و دفاع مقدس با خود دارد. اگر جنبش هنری در این پایه تولید شود، به نظر من می‌توان از دل آن ادبیات خارج کرد. اگر به تجربه‌ها احترام بگذاریم از دل آن قالب‌های تازه هم خارج خواهد شد؛ همانطور که احمد عزیزی قالب شطح از دل شعر و نثر بیرون آورد.

این فعال فرهنگی با بیان اینکه در کشور ما انقلاب اسلامی و دفاع مقدس داستان های پرماجرایی هستند، ولی متاسفانه ادبیات ما از این موضوع عقب افتاده است، اظهار داشت: مرحوم گلابدره ای در کتاب «لحظه های انقلاب» خود به واقعیت اتفاق افتاده در کشور نزدیک شده و آن را به گونه ای جذاب روایت کرده است.

 جلیلی یادآور شد: ادبیات انقلاب اسلامی باید به واقعیت انقلاب نزدیک شود؛ اگر ما در گام اول یعنی روایت به واقعیت دست یابیم، قطعاً در گام های بعدی در حوزه ادبیات نیز موفق خواهیم بود؛ چرا که ادبیات انقلاب باید راوی انقلاب اسلامی باشد و عقب ماندن ادبیات از انقلاب ضعف نویسندگان کشور است.

 وی با بیان اینکه یکی از خدماتی که می توان به ادبیات انقلاب کرد، فعال کردن خاطره نویسی است، افزود: ما باید یک نهضت خاطره نویسی در ادبیات راه بیندازیم؛ در واقع برگ برنده ما دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است و ما باید آنها را به جهانیان معرفی کنیم.

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی
به اشتراک بگذارید : | | |