شما اینجا هستید   |

    عمومی : ما از کدام گروهیم؟ | سرمقاله سوره 5

دو گروه از حرف زدن خسته نمی‌شوند.

یکی آنها که با حرف زدن راهی به سوی عمل می‌گشایند (در شرایطی که بی‌عملی خاصیت بیشتر حرافی‌هاست)

و دیگر آنها که با حرف زدن از عمل می‌گریزند و راهی به فرار از مسئولیت می‌گشایند.

×××

ما از کدام گروهیم؟ (بعضی)

نماینده‌های مجلس را ببینید، وزرا را تماشا کنید، عهده‌داران قضا را بنگرید، اصحاب تشخیص مصلحت یا ارباب نظامی‌گری یا مستندنشینان فرهنگ و رسانه‌ای یا بزرگان دین را گوش بسپارید.

نگاهی به تلکس خبرگزاری بیفکنید. التفاتی به برنامه‌های صدا و سیما برسانید؛ از فرط حرف سرریز شده‌اند؛ و شده‌ایم؛ از اطراف و اکناف دیگ نظام حرف سرریز کرده است و عجب نیست که آتش زیر دیگ را که هیزمی جز اقشار جلمبر آسیب‌پذیر ندارد خاموش کند.

اگر خبرنگار بوده باشید یا فقط محض امتحان ضبط کوچکی در دست گرفته باشید انواع و اقسام آدمهای کوتاه و دراز یقه بسته یا اتو کشیده‌ای را که به خیمه‌های نظام آویزان شده‌اند در اطراف خود خواهید دید که برای اظهارنظر کردن، محکوم کردن، انتقادکردن، دعوت به مباحثه یا مناظره کردن، حقوق ملت را فریاد کردن و… له له می‌زنند و هنوز کلمه‌ای نگفته‌ای و نپرسیده‌ای هزار واژه بی پناه را به سیخ سخن کشیده در هرم حرافی کباب کرده و اشتهای اشتهار را در آرزوی تیترها و عکس‌هایی که به عدد شکم‌های گرسنه تیراژ خواهند یافت، فرونشانده‌اند.

×××

حرافان جامعه ما از کدام دسته‌اند؟ (یا دسته‌ایم؟)

از آن گروه که با حرف راهی به سوی عمل خواهند گشود یا از آن دسته که بر سمند سخن از کمند کار خواهند گریخت؟

×××

این حق را به مردمان نتوان داد که در ازای عجزی که در مقابل اعمال زشت ما دارند گوش بر حرفهای خوبمان ببندند؟

چه خوش گفت عالم علوی آیت‌الله امینی که: مردم از ما عمل می‌خواهند و ما حرف تحویلشان می‌دهیم.

×××

و این نیست آیا آن گره که بایدش گشود؟ و این نیست آن نقطه کور که در مدرسه عشق باید هنر کور کردنش را آموخت؟

×××

هنر که جان کلام است و کلام جان چه خواهد کرد در برابر این طاعون ترّهات و این ترکتازی کلماتی که لقلقه زبانند و نه کلام جان؟

×××

مگر نه آن که:

هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی  و نظامی است؟

و مگر نه این که: مبهم‌ترین نقطه امروز آنجاست که روشن‌ترین راه‌ها را مبهم می‌نمایانند و صریح‌ترین معیارها را به هزار جد و جهد در کلاف کلمات و توجیهات می‌پیچانند؟

روشن کردن مبهمات پیش‌کش، بدیهیات را به ابهام و ایهام درنکشند.

×××

هنرمندان انقلاب اسلامی در کجای جهان ایستاده‌اند؟

آنجا که اصحاب زر و زور و تزویر خواهانند یا آنجا که ائمه هدی، فقرای دردمند، پابرهنگان و تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها آرزو می‌کنند؟

×××

نکند در دیالوگ با جماعت یقولون ما لایفعلون هنرمندان نیز به ویروس وراجی و جذام توجیه گرفتار آیند و خوره خمود به جان معانی اندازند و کلمات را به خوشامد «کارگذاران» و «حرف برداران» بتراشند و پای معانی را. تا گام به عمل نگذارند. قلم کنند و حقیقت را تا از تحقق درماند، بپیچانند.

×××

تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول و ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و در هم کوبیدن اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط و سازش و فرومایگی و اسلام مرفهین بی درد که آن هنرمند بزرگ و بزرگ هنر انقلاب فریاد کرد کی به گوش ما خواهد رسید و راه بر رهزنان خواهد بست و حصار حرف را فرو خواهد ریخت و افق انقلاب را خواهد گسترد؟

آذر ۱۳۸۲

 

 

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی , مقالات سوره
به اشتراک بگذارید : | | |