شما اینجا هستید   |

    عمومی : مرد باشند ‌نصف امکاناتی که به معاندان می‌دهند به حزب‌اللهی‌ها بدهند|مصاحبه درباره جشنواره فیلم عمار

دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با هدف ایجاد پایگاهی برای سینمای پیشرو انقلاب اسلامی و شناسایی و حمایت از فیلمسازان متعهد ، دوّمین جشنواره مردمی فیلم عمّار را برگزار کرد. این جشنواره با استقبال مناسبی از سوی فیلم سازان جوان روبه رو شده است. در این رابطه گفتگویی با وحید جلیلی رئیس دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی انجام گرفته است که در ادامه می‌آید:

جشنواره فیلم عمار از کجا آمد و با چه هدفی شروع شد؟

جشنواره فیلم عمار در یک فرایند طبیعی شکل گرفت. بعد از فتنه سال ۸۸ جریان فیلمسازی نسل سوم انقلاب به یک جوشش و انگیزش جدیدی رسیده و آثار زیادی تولید شد، قاعدتا این استعداد‌ها که تازه در این راه پا گذاشته‌اند نیازمند دیده شدن هستند، آثاری که این افراد خلق کرده‌اند باید مورد توجه قرار بگیرد، باید مخاطبینی که دنبال این فیلم‌هاهستند محافلی داشته باشند و نقاط تلاقی با این فیلمسازان پیدا کنند. جشنواره عمار یکی از این نقاط تلاقی است. یعنی این جشنواره نقطه تلاقی رسانه‌ها و مخاطب عام با جریان جدید فیلمسازی انقلاب اسلامی است که متاسفانه به شدت مورد بی‌توجهی، بی‌اعتنایی و انکار رسانه‌ها و محافل هنری و سینمایی نخبگانی قرار گرفته‌اند.

چرا رسانه‌ها به این جشنواره بی‌توجهی کردند؟

بی‌توجهی رسانه‌ها به این جشنواره خیلی چیز عجیبی نیست، دو گروه از رسانه‌ها نسبت به جشنواره عمار بی‌توجهند، یک گروه برخی از رسانه‌های به اصطلاح ارزشی و اصولگرا هستند که این‌ها بخاطر اینکه فرهنگ در ذهنیتشان موضوعیتی ندارد و در یک فضای سیاست زده نفس می‌کشند و هیچ چیز جز اخبار سیاسی آن هم از نوع منفی‌اش آن‌ها را سر شوق نمی‌‌آورد، قاعدتا به سمت اخبار این چنینی نمی‌آیند، ممکن است با این جشنواره و جشنواره‌هایی از این دست عنادی نداشته باشند و حتی از این نوع سینما هم خوششان بیاید، ولی ابتدائا و اصالتا در ذهن آن‌ها کار فرهنگی و هنری اهمیتی ندارد و از آنجا که غرق در مسائل روزمره سیاسی هستند، ‌اصلا رخدادی مانند جشنواره فیلم عمار در اندیشه آن‌ها و در منظومه فکری آن‌ها ضریبی پیدا نمی‌کند.

از طرف دیگر، رسانه‌هایی هستند که تحت سیطره فضای روشنفکری هستند که قاعدتا فضای روشنفکری حاکم بر بسیاری محافل و جریانات رسانه‌ای کشور از ابتدا در تعریف خودبا هرانچه که به انقلاب اسلامی و جامعه دینی ایران مربوط می‌شود مرز بندی دارند و اصلا بخش مهمی از جریان روشنفکری ایران برای انکار، نفی و بایکوت داشته‌های ملت و دستاوردهای جمهوری اسلامی شکل گرفته است، طبیعتا این‌ها هم تمایلی به بازتاب رسانه‌ای جریان فعال و پویایی مانند جشنواره فیلم عمار نداشتند.

جشنواره فیلم عمار گام بسیار بلند و جدی‌ئی در جهت اعتلای سینمای متعهد است، منتهی با توجه به این جشنواره و معدود جشنواره‌های دیگر در حوزه‌های دیگر فرهنگی، اقدام موثری در جهت اعتلای هنر و ادبیات متعهد انجام نشده است، در عین حال امروزه تقابل هنر متعهد با هنر روشنفکری خیلی جدی‌تر شده است، با توجه به اینکه در هنر متعهد خروجی مطلوب و عامه پسند نداریم چه باید کرد که خروجی آثار از هنرمندان و نویسندگان متعهد مورد پسند عامه جامعه قرار گیرد؟

شاید بهتر باشد که از منظر دیگری به این مقوله نگاه کنیم، نیازی ندارد که ما به هنر مسئول و مردمی جان بدهیم، بلکه همین که جانش را نگیریم کفایت می‌کند!! به نظر من اگر رسانه‌های بزرگ ما مانند رسانه ملی حتی موضع بی‌طرف داشتند؛ وضعیت هنر انقلابی ما خیلی بهتر از این بود، یعنی از آنجا که کار رسانه‌ای و مدیریت رسانه، مهندسی ضرایب است، اگر آن‌ها مانع نمی‌شدند که این آثار به مخاطب عام برسد؛ وضع هنر و ادبیات متعهد ما امروز اینگونه نبود.

شما ببینید یک جریان کوچک روشنفکری بدون کوچک‌ترین پایگاه اجتماعی در میان مردم، با برخورداری از چند برنامه رادیویی و تلویزیونی، خودش را به عنوان یک جریان خیلی مهم، جدی و تاثیرگذار معرفی می‌کند، همین امکان از جریانات هنری و ادبی دیگر دریغ می‌شود، اگر امکانات جمهوری اسلامی به شکل مساوی بین جریانات معاند انقلاب اسلامی در هنر و جریانات حزب اللهی در هنر تقسیم شود در یک رقابت مساوی خواهیم دید که چه کسی پیروز خواهد شد؛ اما متاسفانه امکانات نظام و مدیریت‌های فرهنگی منفعل نظام عمدتا در خدمت جریان‌های معاند یا جریانات خنثی است، ولی مثلا جریانی مثل جشنواره فیلم عمار هیچ «ضریبی» پیدا نمی‌کند، خوب است که اشاره کنم که زمانی که نقد می‌کنیم، برخی مدیران فرهنگی که زبان درازی دارند می‌گویند: «این‌ها فقط بلدند نقد کنند، خودشان نیرو ندارند، کار بلد نیستند، هنری ندارند و…»

خب! جشنواره فیلم عمار بخشی از دروغ‌های این‌ها را بر ملا کرد، این جشنواره نشان داد که چه کسانی در حرف و چه کسانی در عمل دغدغه انقلاب را دارند، جشنواره‌ای که هنوز نوپا است و با کمترین امکانات برگزار می‌شود، به حدی که می‌توان ادعا کرد این جشنواره از تمام جشنواره‌های سینمائی که در کشور برگزار می‌گردد به مراتب امکانات کمتری دارد، امکانات ما در برگزاری جشنواره فیلم عمار با یک فاصله زیاد از اکثر جشنواره‌های دیگری که در کشور برگزار می‌گردد کمتر بوده است، مطمئنا ما یک بیستم آن‌ها هم خرج نکرده‌ایم، ما آمادگی این را داریم که هزینه‌های این جشنواره را در مقابل انتشار هزینه‌های جشنواره‌های دیگری که توسط دولت و نهادهای دیگر برگزار می‌گردد منتشر کنیم.

با این شرایط قاعدتا وقتی جشنواره عمار بخشی از وجه ایجابی جبهه فرهنگی انقلاب را به شکل کاملا شفاف و انکار ناشدنی ارائه می‌کند باید هم مدیران منفعل و رسانه‌های روشنفکری موئتلف با آنان به انکار برخیزند و آن را بایکوت کنند، چرا که بسیاری از ادعاهای آنان را رسوا خواهد کرد.

توقع شما به عنوان یک فعال فرهنگی و در عین حال برگزار کننده این جشنواره از مسئولین ذی‌ربط چیست؟

ما توقع خاصی نداریم، ما فقط می‌خواهیم در حدی که دستگاه‌های رسانه‌ای و مدیران فرهنگی ما دارند به جریان‌های لیبرال، جریان‌های ضد انقلابی و جریان‌های معاند سرویس می‌دهند نصف آن را به بچه حزب الهی‌ها سرویس بدهند، ما از صدا وسیما انتظار داریم‌‌ همان سرویسی را که به فیلم‌های ضد ایرانی می‌دهد و همگام با «بی‌بی‌سی» و «وی او‌ای» پشت سر هم برای‌ آنان رپرتاژ آگهی پخش می‌کند، در شبکه‌های مختلف علمداران هنر منفعل و غرب زده را به عنوان اسطوره‌های هنری ایران پمپاژ می‌کند، نصف‌‌ همان را به هنرمندان متعهد اختصاص دهد، ما انتظار داریم نصف این سرویس‌ها را به جشنواره‌هایی مانند جشنواره فیلم‌ عمار بدهند، با اینکه این جشنواره یک ماه است آغاز شده است، چندین نشست مطبوعاتی در این زمینه برگزار کرده‌ایم، چندین بار با مسئولین صدا و سیما تماس گرفته‌ایم، نامه رسمی زده‌ایم، با بعضی از مدیران شبکه‌های صدا و سیما مکاتبات رسمی داشته‌ایم، شما ببینید نتیجه چه بوده است.

در تنها برنامه انحصاری رسانه دولتی جمهوری اسلامی؛ در یک برنامه صد درصد دولتی و صد در صد انحصاری سینمایی که صدا و سیما آن را پخش می‌کند، مجموعه جشنواره عمار هشت ثانیه را به خود اختصاص می‌دهد، در حالیکه در‌‌ همان برنامه ساعت‌ها در تعریف و تمجید آثار ضد ایرانی و حمله به نیروهای حزب الهی عرصه هنر امکانات بیت المال مصرف شده است.

تنها انتظار ما این است که آقایانی که صرفا به خاطر ادعای حزب اللهی‌گری مدیر شده‌اند، مرد باشند و نیمی از سرویسی که به ضد انقلاب داده می‌شود، ‌ نیمی از سرویسی که به هنر بی‌درد و روشنفکری و خنثی داده می‌شود، به بچه حزب الهی‌ها بدهند، متاسفانه این مساله اپیدمی است، در بسیاری جا‌ها همین‌گونه است، این وضعیت سیستم فرهنگی ما است.در همان سیستمی که دوستان ما از فیلم‌های رسما ضد انقلاب و طرفدار فتنه حمایت می‌کنند و صدها میلیون تومان خرج می‌کنند تا در حمایت از فتنه‌گران فیلمی بسازند و بعد هم روی پخش کردن آن را ندارند و باز خودشان فیلم را توقیف می‌کنند،به عمار که می رسد یاد مشکلات مالی و تعاریف اساسنامه ای شان می افتند! بعد همین‌ها در مواجهه با بچه‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی همواره آنان را متهم به بی‌هنری، عدم کار ایجابی و عدم تولید می‌کنند و وقتی که با نقض حرفشان مواجه می‌شوند فرار می‌کنند.

به عنوان سوال آخر، شما اشاراتی هم به برنامه هفت داشتید، ممکن است در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟

آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است، فیلمی مثل پرتقال خونی ۴۵ دقیقه از وقت تلویزیون را می‌گیرد و متولیان این برنامه حتی یک کلمه تاکید می‌کنم حتی یک کلمه هم در خصوص این فیلم سخیف حرفی نمی‌زنند و نزدیک یک ساعت رپرتاژ آگهی پخش می‌کنند و وقتی به ۳۰۰ فیلم جشنواره عمار می‌رسد سهم کل آن جشنواره از‌‌ همان برنامه می‌شود ۸ ثانیه.

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی
به اشتراک بگذارید : | | |