شما اینجا هستید   |

آقا در صحبت‌های‌شان بخصوص در سال‌های اخیر یک تعبیری را مکرر تحت عنوان افسران جنگ نرم به کار می‌برند. می‌فرمایند که ما باید در این جنگ نرمِ همه جانبه‌ی فراگیرِ گسترده ای که علیه ما به راه افتاده، افسرانی داشته باشیم که این‌ها بتوانند توطئه‌های دشمن، برنامه‌ریزی‌ها و مکاید آن‌ها را به خودشان برگردانند و علاوه بر دفاع حتی در آرایش تهاجمی قرار بگیریم و دشمن را تهدید کنیم. اما لازمه‌اش داشتن نیروهایی است که اینها افسری کنند. اما متاسفانه جماعت حزب‌اللهی بیشتر دوست دارد سرباز باشد. آقا می‌گوید من می‌خواهم شما افسر باشید، می‌گویند نه «ما همه سرباز تو‌ایم»! یعنی چه؟ یعنی اینکه دنبال آماده خوری هستیم. یعنی خیلی اهل این نیستیم بنشینیم فکر کنیم، طراحی و تحلیل کنیم و ببینیم که هر کدام از ما به تبع وسع، امکانات و مخاطبی که داریم چه کمکی می‌توانیم به انقلاب کنیم. چه خاکریزی از جنگ نرم را می‌توانیم اداره کنیم.

در فقدان حضور فعال افسران یکی از مهمترین چیزهایی که از بین می‌رود «نوآوری» و «ابتکار» است. یک کلیشه‌هایی وجود دارد که ۳۰ سال است همان کلیشه‌ها را ما سربازان تکرار می‌کنیم. راهپیمایی ۲۲ بهمن بریزید در خیابان؛ چشم! روز قدس می‌شود، ۴۰ سال هم هست دارد راهپیمایی برگزار می‌شود. خودمان دیگر حوصله نداریم یا توان نداریم یا انگیزه نداریم که «نو به نو» عملیات‌های تازه طراحی کنیم. اسم خودمان را گذاشته‌ایم مثلا جبهه ی فرهنگی، یعنی داریم از ادبیات نظامی استفاده می‌کنیم. اما واقعا جبهه نظامی ما اینجوری بود؟ اینقدر کلیشه ای؟!

تگ های مطلب :
دسته بندی : جبهه فرهنگی , فیلم
به اشتراک بگذارید : | | |