شما اینجا هستید   |

    عمومی : مهم‌ترين بستر فتنه، نبود عدالت فرهنگي | سخنان در نشست بررسي عملكرد دستگاه‌هاي فرهنگي در فتنه 88

فتنه 88 نقطه عطفی بود که آسیب‌ها و آفت‌های دستگاه‌های فرهنگی و هنری رو شد و من معتقدم ریشه ماجرای فتنه در خیلی سال‌ قبل وجود دارد.

این نه به آن معنا نیست که دشمنان برای انقلاب طراحی نکرده‌اند که این نه عجیب است و نه جدید، و البته باید به آن‌ها حق داد چرا که جمهوری اسلامی در فضای بین‌المللی حاضر نشد حرف آن‌ها را بپذیرد و آن‌ها هم طبق منطق خودشان درست عمل می‌کنند و کار خودشان را می‌کنند اما چیزی که فتنه را پدید می‌آورد همراهی دوستان است.
یک بخش از این همراهی، همدلی با دشمن است و بخش دوم سکوت در برابر دشمن است که باید روی این مساله کار، تحلیل و سوال شود.

نگاه کنید ما چند تا دستگاه فرهنگی داریم، مدیران فرهنگی ما که استاد بیلان‌کار دادن هستند و هرچقدر دستگاه‌ها‌یشان خالی و پر از مشکل باشد بیلان‌کاریشان پر و پیمان است، بروید سوال کنید که آقای صدا و سیما، آقای حوزه هنری، آقای سازمان تبلیغات و آقای فلان خبرگزاری در این 8 ماه فتنه یک ارزیابی از کار خود را در مقابله با این فتنه ارائه کنید.
من به خصوص عدالت رسانه‌ای را بستر فتنه می‌دانم و فضای رسانه‌ای ما یک فضای نامتوازنی است.
فتنه بر اساس محاسبات غلط به وجود می‌آید؛ خب چطور دشمن و دوست به محاسبه غلط می‌رسد؟ محاسباتی که این‌ها به آن می‌رسند بر اساس اطلاعات و تحلیل‌هایی است که دریافت می‌کنند و این را از رسانه می‌گیرند و چون قواره رسانه‌ها در کشور ما یک قواره نامتوازنی است محاسبات اشتباه می‌شود و به دنبال آن مواضع نیز اشتباه می‌شود.
حتی رسانه‌ها می‌توانستند دشمن را آگاه کنند، این رسانه‌ها بخش‌های مهمی از ظرفیت‌ها و توان‌ها و قدرت‌های جمهوری اسلامی را به دشمن نشان نداده بودند که اگر نشان می‌دادند این مساله با این شکل پیش‌ نمی‌آمد و حتی رسانه‌ها این قدرت را به خودی‌ها نشان نداده بودند.
تا این مساله علاج نشود ما به هیچ جا نمی‌رسیم.

وی در این باره با ذکر مثالی گفت: یک زن بدکاره‌ با همکار فاسقش، شوهرش را مباشرتا می‌کشد و فضای بین‌المللی به جایی می‌رسد که روسای جمهور دنیا و حتی روسای جمهوری که به ما نزدیک‌اند مانند برزیل در دفاع از این زن وارد صحنه می‌شوند.
این را مقایسه کنید با شهادت شهید مجید شهریاری که از این وقیحانه‌ترین ممکن نیست که در روز روشن دانشمند شما را بکشند و همه هم می‌دانند کی کشته؟ چه کسی از آن سود می‌برد؟ او کسی است که از لحاظ مدارج معنوی، مباحث عجیب و غریبی ازش تعریف می‌کنند که واقعا پهلو می‌زند به اسطوره‌های دفاع مقدس ما و از لحاظ علمی از همه جلو‌تر بوده است.
یک میلیونیوم کسانی که اسم سکینه محمدی را شنیدند اسم مجید شهریاری را نشنیدند و ما یک فرصتی که باید به غرب حمله کنیم را درست استفاده نکردیم.
به نظر من فتنه 88 باید نقطه عطفی برای بازخوانی فضای رسانه‌ای کشور و ارزیابی جامع آن و حرکت به سمت علاجش باشد.
حتی اگر مشکل هنرمندان انقلابی باشد تبعی است.
به نظر من البته اینطور نیست و شما خبرنگاران و گزارشگرانی دارید که از لحاظ جسارت با جسور‌ترین خبرنگاران جهان برابری می‌کنند و هر جا بحران و خطرات و تیر تفنگ هست آنجا هستند و تا پای جان ایستاده است تا خبر تولید کند اما فضایی که این‌ها را ضریب بدهد، وجود ندارد.

یکی از کلید واژه‌هایی که آسیب رسانه‌ای ما را نمی‌تواند خوب نشان دهد این است که توانایی‌های بچه‌های انقلاب اسلامی اجازه ضریب گرفتن پیدا نمی‌کند و اگر از حد خودش بالا برود فیلترش را پایین می‌کشند.
من معتقدم مساله حتی مساله سیاسی هم نیست و به سبک زندگی برمی‌گردد، یک طبقه خاص اجتماعی و اقتصادی، رسانه‌های دولتی و خصوصی کشور را در چنگ خودشان دارند که حتی ممکن است گرایش‌های سیاسی متفاوتی داشته باشند.
اشرافیت به دنبال خطر نیست.
مردم خرمشهر که این همه فداکاری کرده‌اند آب ندارند اما در این حد کسی حاضر نیست هزینه بدهد یک گزارش بدهد، یک برنامه تهیه بشود؛ این‌ها باید چه شخصیت و سبک زندگی داشته باشند که اینگونه عمل کنند و موضع بگیرند و اینکه امکان دفاع از حقوق ملت مستضعف را داری و این کار را نکنی عمق فساد رسانه‌ای در کشور را نشان می‌دهد.

اینکه فردی قهرمان‌های ملی کشور در منطقه خودش را که حماسه آفریدند نمی‌شناسد و درباره شیطان‌پرستی تحقیق می‌کند یک مشکل اساسی است.
کسی نمی‌گوید به دشمن توجه نکنید، تهدید‌ها را نبینید و رصد نکنید اما فکر می‌کنم اینکه آنچنان این‌ها را در میان بچه حزب‌اللهی‌ها بزرگ کردند، خطی را دنبال می‌کنند.
آیا بیکاری و اعتیاد را فراماسونری در کشور رواج داده است؟ این درست نیست که بگوییم اگر دشمن بد است پس ما خوب عمل می‌کنیم و به نظر من این مشکل حد یقف هم ندارد.
“وَ أَعِدُّوا لَهُمْ ماستعطعتم مِنْ قَوِّهِ ” بر اساس این آیه اول باید به دشمن توجه کنی و بعد بلافاصله ظرفیت‌های خودت را در نظر بگیری و هر آنچه استعداد و توانمندی داری جمع کنی.
وقتی می‌بینم کسانی در نهادهای فرهنگی بیشترین حرف را درباره توطئه دشمن می‌زنند و کمترین توجه را به داشته نیروهای خودی در عرصه فرهنگ و هنر و رسانه دارند معتقدم همه این حرف‌ها پوشالی است.
من حرف از دشمن را فقط از رهبری می‌پذیرم که تک تک هنرمندان را می‌شناسد، با آن‌ها جلسه می‌گذارد، بار‌ها آن‌ها را شارژ می‌کند و حتی در حد مصداق برای فلان کتاب بچه حزب‌اللهی‌ها بازاریابی می‌کند، این یعنی این که ایشان فرصت محور است و دشمن‌شناس و مسئولان فرهنگی یک صدم دشمن‌شناسی، به دوست‌شناسی توجه ندارند و ظرفیت‌های داخلی را نمی‌شناسند.
یکی از مهم‌ترین فرصت‌های نظام این است که آقای طالب‌زاده، برود فلان مسئول را به نقد بکشد و آن بچه حزب‌اللهی که پای تلویزیون نشسته شارژ بشود.
رهبری چند سال پیش فرمودند “وجود فساد چیز عجیب و غریبی نیست و در همه دوران‌ها بوده و هست و مردم از وجود فساد عصبانی نیستند و نمی‌شوند آنچه که مردم را عصبانی و ناامید می‌کند عدم برخورد با فساد است ” لذا اگر یک فساد در رسانه‌ ملی مطرح می‌شود نشانه وجود فساد نیست بلکه به معنای یک قوه‌ای است که دارد رصد می‌کند و آن را رسوا می‌کند.
این‌ها ظرفیت‌هایی است که ما به آن توجه نمی‌کنیم و من فکر می‌کنم این به سبک زندگی در مدیریت‌های فرهنگی کشور و حضور آدم‌های بی‌درد، بی‌دغدغه، محافظه‌کار، غیرآرمانگرا در مناصب مختلف مرتبط است.

قبل از انتخابات برای اکثر افراد معلوم بود قضیه چیست اما از یک هفته قبل از انتخابات تا یک هفته بعد از انتخابات رئیس دو دستگاه مهم فرهنگی در خارج از کشور بودند و زمانی که نظام بیشترین نیاز را به سازماندهی رسانه‌ای و نخبگان رسانه‌ای دارد در کشور نیستند؛ در حالی که دشمن لحظه به لحظه را استفاده می‌کند و ساعت به ساعت را برنامه‌ریزی می‌کند و کارش را پیش می‌برد، کسانی که باید باشند نیستند و بعد هم که بر می‌گردند، خبرگزاری آن‌ها در پازل دشمن کار می‌کند که بعد‌ها یک جاسوس از آنجا فرار می‌کند.
من نمی‌خواهم قضاوت کنم اما از دستگاه‌های فرهنگی سوال کنیم شما چه کردید؟ عملکردتان را فهرست کنید.همین افراد خودشان را تئوریسین‌های فرهنگی کشور می‌دانند.
بخش مهمی از جرایم در فتنه متوجه کسانی است که در یک جایگاهی حضور داشتند و در آنجا از ایجاد بصیرت جلوگیری کردند.
این یعنی شما یک توپخانه داری و بچه‌ها در خط مقدم دارند قلع و قمع می‌شوند و شما بتوانی با توپخانه کمک کنی ولی حمایت نکنی و اینکه کاری نکردی خودش جرم است.
اگر بقای نظام به پیروزی در این جنگ نرم است، باید این جنگ نرم دادگاه‌های جنگی خودش را داشته باشد؛ ما در شرایط عادی نیستیم و شما هر روز شاهد ایجاد یک تلویزیون جدید ماهواره‌ای فارسی زبان هستید و دشمن با تمام وجود به میدان آمده، شبانه‌روز کار می‌کند و عده‌ای این طرف کم‌کاری می‌کنند و کسی این را از آنان مطالبه نمی‌کند و توبیخ نمی‌شوند.
پرونده این‌ها باید بازخوانی شود که اگر پرونده‌ها بسته شود، باید از فتنه بعدی ترسید چرا که آن فرد در حالی که به جمهوریت و اسلامیت توهین می‌شد کم‌کاری کرد و از او مطالبه نشد پس در فتنه بعدی بد‌تر عمل خواهد کرد و یکی از کارهای رسانه همین دادگاه‌هاست.

به نظر من یکی از برکات فتنه بازگشت ادبیات قرآنی و دینی به جامعه بود چون ادبیاتی که در دوم خرداد عده‌ای علیه تهاجم فرهنگی ابداع کردند کارآمد نبود.
بازگشت ادبیات قرآنی در این قضیه که خود کلمه فتنه کلمه قرآنی است یا مثلا “این عمار “، ارجاع به قرآن و تاریخ اسلام خیلی خوب فضا را توضیح داد و روشن کرد و بچه حزب‌اللهی را متمرکز و خوب سازماندهی کرد لذا به نظر من برای اینکه نیرو‌ها را خوب سازماندهی و فضای فرهنگی را آسیب‌شناسی کنیم باید این ادبیات بسط پیدا بکند.
مقابله با استکبار جهانی بدون مقابله با استکبار داخلی فایده ندارد و استکبار یک بدنه یکپارچه‌ای است که لازم نیست همه یکجا با هم باشند بلکه وقتی حرکتشان شیطانی شد همسو با هم عمل می‌کنند.
کلمه مستضعفین باید احیا شود و در تبیین جریان فتنه سال گذشته این واژه مهم بود که اراده خداوند بر این است که مستضعفان بر اساس آیه “وَ نُرِیدُ انَّ نَمُنَّ علی‌الذین استعضعفوا فِی الارض ” از استضعاف خارج شوند اما عده‌ای در فضای جهانی و داخلی در برابر اراده خدا ایستاده‌اند و نمی‌خواهند که صدای مستضعفین به کسی برسد.
فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی باید برخلاف این عمل کند یعنی استراتژی ما باید این باشد که در امتداد “و نمن علی‌الذین استضعفوا ” باشد.
در دنیا رسانه در خدمت استکبار، ضعیف نگه‌داشتن و ضعیف پنداشتن است و باید این استراتژی را اتخاذ کنیم که با استضعاف رسانه‌ای مقابله کنیم چرا که مستکبران داخلی نمی‌خواهند بسیاری از اقشار مردم و نخبگان حزب‌اللهی دستشان به رسانه برسد و رسانه موثر داشته باشند لذا هر کاری که شما برای مقابله بافضای نامتوازن رسانه‌ای در کشور انجام دهید گامی در جنگ نرم و برای مبارزه با فتنه است.

در غیر این صورت در مقاطع بعدی ضربات محکمتری به ما وارد می‌شود.
وی با اشاره به جشنواره مردمی فیلم عمار گفت: همین جشنواره فیلم کار جالبی بود که حتی اکران روستایی داشت و مردم خیلی از آن استقبال کردند.
مدیرمسئول نشریه راه با بیان اینکه نباید نباید معطل دستگاه‌های فرهنگی بمانیم با تاکید بر مطالبه از  این یک آسیب‌ است که معطل بمانیم و هر چند که بگوییم از 95 نوع کار فرهنگی را نمی‌توان به علت نبود بودجه و امکانات انجام داد اما باید استراتژی ما “الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا ” باشد.
این حرف‌ها به این معنا نیست که مشکلی نیست و کسانی که کار می‌کنند آسیب‌ها و خلاء‌ها را نمی‌بینند، اما جهاد همین است که در این وضعیت و شرایط محکم باشیم و به فرصت‌ها نگاه کنیم، چرا که بصیر کسی است که هم به دشمن بصیر است و توانایی‌های‌ آن را می‌داند و هم به ظرفیت‌های نیروی خودی بصیر است و آن‌ها را احیا می‌کند و به فعلیت در می‌آورد.

* سخنان در نشست نقد و بررسی عملکرد دستگاه‌های فرهنگی در فتنه 88 با حضور جلیلی، نادر طالب زاده و سهیل کریمی، خبرگزاری فارس، 89/10/27

تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی
به اشتراک بگذارید : | | |