شما اینجا هستید   |

    عمومی : راه دراز عمار تا اسکار! | جوابیه به گزارش روزنامه بانی فیلم با عنوان «اگر هنر برای هنر باشد، پس اسکار هم برای آرگو است»

در پی چاپ گزارش نشست دست اندرکاران جشنواره عمار در روزنامه بانی فیلم با عنوان «اگر هنر برای هنر باشد، پس اسکار هم برای آرگو است»، وحید جلیلی مسئول شورای سیاستگذاری جشنواره مردمی فیلم عمار، ضمن گله گذاری نسبت به انتخاب تیتر گزارش مواردی را نیز مطرح کرد. آنچه در پی می آید متن کامل جوابیه وجید جلیلی است:

ammar4920909

برادر داوودی ، مدیر مسئول محترم بانی فیلم
سلام علیکم. زحمت کشیده و اولین نشست خبری دوره چهارم عمار را بازتاب داده بودید.با تشکر، تیتری که از حقیر در صفحه اول انعکاس داده اید کمی(حدود 180 درجه) با حرف بنده در آن جلسه زاویه داشت. ذیلا متن صحبت ها را می فرستم که لااقل خودتان از نظر حقیر مطلع باشید. اگر صلاح دانستید برای اطلاع مخاطبانتان هم منتشر کنید سپاسگزار خواهم بود
 آنچه كه در ادبيات سينمايي ايران بيشتر مورد توجه قرارگرفته ، موضوع  يا فرم فيلمها بوده است.
ولي به نظر مي‌رسد ما در ايران يك ضلع مهم سينما را در كانون بحثهاي و مطالعات سينمايي‌مان فراموش كرده‌ايم, آن هم ضلع سازماندهي است.
اصالتا سينما بر مكان اكران دلالت دارد ومفهوما فراتر از فرم و محتوای فیلم  به کیفیت جمعی تماشا  راجع  است.
ضلع سوم (یا اول) سينما در کنار موضوع و فرم ؛ سازماندهي تولید و تماشای فیلم است.
از مهمترين ويژگي‌هاي جشنواره عمار، جدا از ويژگي‌هاي موضوعي و محتوايي؛ سازماندهي گسترده‌اي است كه تحقيقاً مي‌شود گفت نظيري در باقي جشنواره‌هاي موجود در كشور ندارد.
دوستان ما در جشنواره عمار دارند تلاش مي‌كنند، در تمام مناطق كشور و در تمام سطوح، از شهر و روستا، فيلم‌ها را در محيطهاي مختلف ببرند و با بازخورد مخاطب مواجه كنند.
امروز متوسط مخاطبي كه يك فيلم در سينماي ايران دارد كمتر از دويست هزار نفر است. يعني اگر برای يك فيلم از جمعيت هفتاد ميليوني ايران دويست هزار نفر(حدود سه دهم درصد) سینما بروند ، يك فيلم قابل توجه شمرده مي‌شود!!كسي هم به اين فكر نمي‌كند كه چگونه مي‌شود اين مخاطب را گسترش داد. چگونه مي‌شود حصارهاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري كه اين سينما را احاطه كرده كنار زد و به گسترش سينما به عنوان يك “رسانه ملي”  و نه یک سرگرمی روشنفکرانه كمك كرد.
عمار از اين جهت پيشتاز و البته در ابتدای راه است و دارد تلاش مي‌كند كه برای سازماندهی سينماي ايران پيشنهادات جديدي را ارائه بكند. با ابتكاراتي كه در جشنواره عمار صورت گرفته، اميدوار هستيم انشاءالله اين رشد سال به سال افزايش پيدا بكند و ما بتوانيم در سازمان سينماي ايران به يك تحولي نزديك بشويم.
نكته دوم كه قابل توجه است، ماهيت استراتژيك سينما است. با اتفاقاتي كه به خصوص در سالهاي اخير در فضاي بين‌المللي سينما رخ داده و كانون آن هم از جهاتي ايران بوده، امروز به جرأت مي‌شود ادعا كرد كه مدعي‌ترين آدمهايي كه از هنر براي هنر و از سينما براي سينما  در غرب صحبت مي‌كردند، با پرسشهاي بسيار جدي مواجه هستند. از موارد اخیرش ؛ جايزه‌اي بود كه در اسكار به يك فيلم  متوسط ضد ايراني داده شد. جشنواره‌اي كه مدعي است حرفه‌اي‌ترين و سينمايي‌ترين جشنواره جهان است و بسياري از منتقدين و مدعيان هم اين را قبول دارند، شما مي‌بينيد كه عملكرد آن چقدر سياسي و ایدئولوژيك است. در جشنواره اسكار به فيلم متوسطي مثل آرگو لقب بهترين فيلم سال  داده مي‌شود. يعني حرفه‌اي‌ترين آدمهاي سينمايي جمع مي‌شوند و يك فيلم كاملاً سياسي و كاملاً ايدئولوژيك با طراز متوسط به عنوان بهترين كار حرفه‌اي سينما معرفي مي‌شود!
وقتي كه آنها رودربايستي را كنار گذاشته‌اند و دارند ايدئولوژيكترين و سياسي‌ترين اهداف خودشان را در اين عرصه با گردن فرازي دنبال مي‌كنند، دیگر  این  ادبيات ضد اعتقادي و ضد سياسي در داخل سينماي ايران  يك مقدار بيش از حد استاندارد مضحك و خنده‌دار به نظر مي‌رسد كه يك عده در داخل ايران بخواهند بگويند كه سينما نبايد براي خودش  تعهدي نسبت آرمانهاي انقلاب اين مردم و به منافع ملي كشور و به فضاي ديني جامعه ايران قائل باشد و صرفاً سينما براي سينما، هنر براي هنر و البته در همان حال  اسكار براي آرگو!!
در حالي كه سينماي جهان از اسكار تا كن، به وضوح در آشكارترين شكلش پرچم‌هاي ايدئولوژيك و سياسي خودش را بالا برده، اگر سينماي ايران مي‌خواهد از لحاظ سينمايي و حرفه‌اي هم رشد بكند، مطمئناً بايد به اين جنبه‌ها توجه جدي بكند و در مقابل نداهايي كه تلاش مي‌كنند هر گونه انديشيدن به آرمانهاي ديني و اعتقادي و  ملي را عقب‌مانده جلوه بدهند؛ مرعوب نشود.
امروز سينماي پيشروي جهان دارد كاملاً ايدئولوژيك و سياسي عمل مي‌كند. ما هم در سينماي ايران با لحاظ استانداردهاي جذابيت و فرم كه شرط لازم است، بايد به شرط كافي بیاندیشیم  و شرط كافي ؛رسيدن به يك سينماي ملي و آرماني است.
عمار در اين شرايط دارد تلاش مي‌كند که سينماي ايران به این معنا  به  استانداردهاي بين‌المللي سينما نزديك بشود. البته شايد ما خيلي راه داشته باشيم تا به اندازه اسكار؛ ايدئولوژيك و سياسي بشويم ولي داريم تلاش مي‌كنيم كه به آن استانداردها برسيم.
*سخنان مسئول شورای سیاستگذاری جشنواره مردمی فیلم عمار در نشست خبری  دوره چهارم
تگ های مطلب :
دسته بندی : عمومی
به اشتراک بگذارید : | | |